««
و کوهها و پرندگان را مُسَخَّر داوود ساختیم که با او تسبیح (خدا) میگفتند ، و ما قادر بر انجام این کار بودیم. »»
سوره اَنبیاء / آیه44 تفسیر نمونه ، ج13 ، ص 470 :
بضی گفته اند منظور همان ((تسبیح تکوینی)) است که با زبان حال در همه موجودات جهان صورت میگیرد ، چرا که هر موجودی نظامی دارد بسیار دقیق و حساب شده که از خداوندی حکایت میکند که هم پاک و منزّه است ، و هم دارای صفات کمال ، بنابراین نظام شگفت انگیز عالم هستی در هر گوشه ای تسبیح (پاک شمردن از نقایص) است و حمد (ستایش در برابر صفات کمال). اما گروهی نیز گفته اند که این تسبیح یک نوع تسبیح توأم با درک و شعور است که در باطن ذرّات عالم وجود دارد و هنگامی که صدای داوود(علیه السلام) را به وقت مناجات و تسبیح می شنیدند با او هم صدا می شدند و زمزمه تسبیح آنها در هم می آمیخت. درست است که این تسبیح عمومی است ولی همگان آن را درک نمیکنند ، این روح بزرگ داوود(علیه السلام) بود که در این حالت با درون و باطن عالم هستی هم راز و هماهنگ میشد ، و به خوبی احساس میکرد کوهها و پرندگان با او هم صدا هستند و تسبیح گویان. در عین حال تضادی میان این تفاسیر نیست و جمع میان آنها امکان پذیر است. در روایات آمده است که شخصی از پیامبر اکرم(صلوات الله علیه و آله) مُعجزه ای خواست . حضرت تعدادی ریگ را در دست گرفت و از آنها خواست تا خدای را تسبیح گویند ، و همراهان شنیدند که ریگها تسبیح گفتند
.